مدت زمان مطالعه کمتر از 1 دقیقه

غلبه متون داخلی بر نمایشنامه‌های خارجی در تئاتر امروز

این روزها در تهران بیش از ۷۰ نمایش (ویژه کودکان و بزرگسان) در تماشاخانه‌ها و سالن‌های پایتخت روی صحنه است و در این میان تنها ۸ نمایش با نمایشنامه خارجی اجرا می شود! در واقع آنچه وضعیت اجراها را در مقایسه با گذشته متفاوت می‌کند، تعداد قابل توجه نمایش‌هایی است که براساس متن‌های ایرانی به اجرا درمی‌آیند.

news7000221

به گزارش ایران تئاتر، این روزها «صداهایی ورای تاریکی» به نویسندگی آریل دورفمان و کارگردانی امیرحسین حریری در تالار مولوی، «جیب‌هایی پر از نان» به نویسندگی متئی ویسنی‌پک و کارگردانی علیرضا گودرزی در تماشاخانه ایرانشهر، «ننه دلاور و فرزندانش» به نویسندگی برتولت برشت و کارگردانی علی یعقوبی در تالار محراب، «روزنکرانتز و گیلدنسترن مرده‌اند» به نویسندگی تام استاپارد و کارگردانی الهام صحت در عمارت نوفل‌لوشاتو، «عروسی خون» به نویسندگی فدریکو گارسیا لورکا و کارگردانی حسین زینالی در پردیس تئاتر شهرزاد، «در انتظار گودو» به نویسندگی ساموئل بکت و کارگردانی امیرحسین جوانی در کاخ هنر، «مراقبت از پرندگان کوچک» به نویسندگی آن وولر به کارگردانی سعید خمان در تماشاخانه دا و «در انتهای گلو» نوشته یوسف الگیندی به کارگردانی سیدمحمدجواد سیدی‌زاده، تنها نمایش‌هایی هستند که با متون نویسندگان خارجی روی صحنه می‌روند. اجراهایی هم هستند که با اقتباس و یا برداشتی آزاد از نمایشنامه‌های خارجی به صحنه رفته‌اند که نمایشنامه‌هایشان چنان دستخوش تغییر شده که نمی‌توان آنها را با این نمایش‌ها در یک گروه جا داد.

 با این پیش‌فرض که اجرای نمایشنامه‌های باکیفیت ایرانی در کنار آثار خارجی یک نیاز جدی برای تئاتر است، تعدد اجرای آثار به قلم نویسندگان داخلی در سالن‌های تئاتر در صورت استمرار و تمرکز بر کیفیت متون، می‌تواند امیدوار‌کننده باشد اما با این شرط که این نوشته‌ها به لحاظ کیفی قابل تامل و استاندارد باشند.

تئاتر بازتاب‌دهنده تاریخ، فرهنگ و مسائل اجتماعی یک جامعه است. تحولات اجتماعی و سیاسی ممکن است به تغییر در استفاده از آثار خارجی منجر شود. هنرمندان و مخاطبان ممکن است به محتوای بومی و معاصر علاقه‌مندتر شوند، به‌خصوص آن دسته آثاری که به طور مستقیم با مسائل و دغدغه‌های روزمره آن‌ها ارتباط دارد و یکی از دلایلی که اهالی تئاتر به خصوص جوانان این روزها تمایل بیشتری به استفاده از نمایشنامه‌های خود دارند هم همین است. 

اما همه این‌ها تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن عدم مطالعه و آشنایی با نمایشنامه‌های خارجی و نویسندگان بزرگ دنیا است که این وضعیت درباره برخی از کارگردانان جوان که این روزها در صحنه حضور فعالی دارند، بیشتر صدق می‌کند. اگر نگاهی به کارگردانانی که این روزها با متن‌های خارجی نمایش‌های خود را به صحنه برده‌اند،‌ بیاندازید، خواهید دید که نیمی از آنها کارگردانان باسابقه هستند و همین نشان می‌دهد که باتجربه‌ها گرایش بیشتر به متن‌های خارجی دارند و جوان‌‌ترها به نوشته‌های خود و نویسندگان هم‌نسل متمایلند.

اما باید گفت این اتفاق زمانی راهگشا خواهد بود که نویسندگان جوان قابلیت نگارش متن‌‌هایی منسجم و با کیفیت را با ایده‌هایی درخشان داشته باشند و خاطرات دهه ۷۰ و  ۸۰ که نمایشنامه‌های نویسندگان جوان ایرانی باعث تحول در تئاتر شد، دوباره زنده شود.

نظرات

0
نظر خود را ثبت کنید